: با تاسف فروان که جنگ وبحران سه دهه اخیر تمام داشته های معنوی ومادی این کشوررا به نابودی برده است ، کلان ترین صدمه ان بیسوادی وعدم دسترسی به تحصیلات عالی یا متوسط میباشد که متاسفانه تعدادی از نمایند گان ملت دارای تحصیلات عالی نمیباشند ودرک انها از قانونگذاری طبعا خیلی سطحی وقشری بوده میتواند واز جانب دیگر تتمیع انها توسط بازار گرم پول های کمک به بازسازی افغانستان توسط حکومت به سادگی انجام میگرد.

ج: عدم موجودیت حزب سیاسی افغانستان شمول که بتواند اکثریت کرسی های شورا ملی تصاحب وبحیث اپوزیسون قوی با در نظر داشت منافع  ملی وعلیای کشور اقدامات وموضعگیری های مناسب نماید که به چالش کشیدن وانعکاس ناکامی های حکومت با معیارهای دموکراتیک در جامعه مردم سالار باشد، وجود ندارد. احزاب موجود اکثریت مطلق انها با حکومت معامله وزدوبند دارند که به ضرر دورنمای یک افغانستان ازاد، مردم سالار وپر سعادت است.

ج:  فعالیت جامعه مدنی در افغانستان در مقیاس سال های 2001 الی 2006 در اثر بد تر شدن وضع امنیتی روز به روز کم اثر ویا نا ملموس شده است. اما مطبوعات ازاد که جز فعال جامعه مدنی است ( رادیو- تلویزیونها، روزنامه و هفته نامه هاو...) در افغانستان با وجود مشکلات وفشار های از دستگاه حاکم ویا مخالفین مسلح دولت( طالبان وحزب اسلامی) فعال اند متاسفانه که در بسیار از موارد تعداد از خبر نکاران جان های خود از دست دادند به شکل خوب وکم نظیر در منطقه پیش میرود. دیگر حکومت وگروه فشار بیرون از حکومت قادر نخواهند بود که ازادی مطبوعات را بگیرند چون تکنالوژی وانترنیت به شکلی سهولت ها را زمینه سازی نموده که کنترول ان از اداره حکومت ووزارت فرهنگ بیرون است . اما حکومت مدت هاست که قانون رسانه را بعد از دو بار تصویب از مجلس نمایندگان که مطابق قانون اساسی عملا نافذ شمرده میشود نشر ننموده واز نافذ شدن ان جلوگیری کرده است.

 اراده مردم منبع مشروعیت سیاسی ،حقوقی در نظام های دمکراتیک است. و «از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشند». ایا نمایندگان مردم در شوری ملی خواست های موکلین خود را منعکس نموده واز ان حمایت وپشتیبانی کرده امد؟ سوال است که هر نماینده ای به ان مواجه است خدا کند که وکلا شورا ملی افغانستان به این سوال پاسخ مناسب داشته باشند.